عمرم میاد؟ جونم میاد؟

نمی دونم کدوم حروف رو انتخاب کنم، نمی دونم کدوم کلمات رو کنار هم بچینم، تا بگم درد دارم، قلبم شکسته، از بی وفایی، قدرنشناسی.

خاک

می گم بابا، چرا گذاشتی مامان رو شهرستان خاک کنن، من دلم تنگ میشه، زود زود می خوامش، هواشو می کنم، میگه دخترم تو که باسوادی، خاک بعد یه مدت بدن رو از بین می بره، تو می خوای مامانت شاد شه دعا کن، خوبی کن، بد نکن.

نگاش می کنم، تو دلم می گم بابا بذار دلم خوش باشه، اگه عوامانه س دلخوش کنکه، اینو از من نگیر، مامانمووقتی ازم گرفتن

دروغ های مشترک

‏ننویس، نخوانده از برم، نگو، نشنیده از برم، تمام دروغ های مشترکتان را

به نام مادرم

‏من می گریستم و تو آب می شدی، من فریاد می زدم و تو خاموش تر می شدی، تو رفتی و من گریستم و آب شدم و فریاد زدم و خاموش تر شدم.